زنجیر عشق

سخت است وقتی از بغض گلو درد می گیری و همه می گویند لباس گرم بپوش. بَرایَم בُعا ڪטּ اِجابَتَش مُهِم نیست نیازِ مَـטּ آرامِشـے است ڪــﮧ بِـבانَم تُو بــﮧ یاבِ مَنـے. اینجا مُهِم نیست ڪُجاست،بــے تُو هَم زنجیر عشق...ادامه مطلب

هَر ڪـَس جاےِ مَـטּ بوב،مـے بُریـב اَما مَـטּ هَنوز مـے בوزَم،چِشم اُمیـב بـہ راه. هِزار بار هَم اَز ایـטּ בَنـבِه بـہ آטּ בَنـבِه شَوے فایـבه نَـבارَב ایـטּ تَختِ خواب((آغوش))ڪـَم בارَב. تِعـבاבِ בَق زنجیر عشق...ادامه مطلب

خاطرات نه سر دارند و نه ته...بی هوا می آیند تا خفه ات کنند...می رسند...گاهی وسط یک فکر...گاهی وسط یک خیابان...سردت می کنند...داغت میکنند...رگ خوابت را بلدند...زمینت می زنند...خاطرات تمام نمی شوند. هَمیشـہ با مَـלּ بِماלּ هیچ ڪـَس عاشِقانــہ تَر اَز مَـלּ نِمـے تَوانَـב تُو را بِسُرایَـב. בَر تَمامِ لَحظِــہ هایَم تِـڪرار مـے شَوے،اَما تِـڪرارے نِمـے شَوے. گُفتـے בوستَت בارَم وَ مَـלּ بــہ خیاباלּ رَفتَم فَضاےِ اُتاق بَراےِ پَرواز ڪافـے نَبوב.  پ.ن1: سلااااام به دوستای خوبم...یه مدت بسیار زیادی نبودم... تاریخ آخرین پست که نگاه کردم دیدم اوووووه 7 ماهه که آپ نکردم...وقت نمی شد دیگه...یادش بخیر قبلا خیلی فعال بودم هر هفته آپ می کردم. پ.ن2: با این جمله ی اول کاملا موافقم...واقعا واسم پیش اومده که تو یه لحظه خاطرات به مغزم هجوم بیاره و منو دیوونه کنه مخصوصا وقتی که از کنار دانشگاه قدیمیم رد میشم لحظه لحظه وجودشُ حس می کنم...یادش بخیر هر وقت که نزدیک اون به قول خودم میعادگاه میشدم تپش قلب می گرفتم چقدر حس خوبی بود و هست برام و الانم حتی وقتی یادش می افتم هم همین طوره.... ♥ نوشته شده در یکشنبه سوم دی ۱۳۹۶ ساعت 13:59 توسط ♥ غزل جون♥ : زنجیر عشق...ادامه مطلب

هَر ב َفعـ ــﮧ ڪــ ــﮧ تُو را مـے بینَم آن قَـ בر ذوق مـے ڪــ ُنـَم ڪــ ــﮧ בِ لَم مـے خواهَـ ב هَم چوלּ بَچـ ـﮧ ها ב َر آغوشَت بِپَرَم پاییـ לּ و بالا. وَقتـے بَهانـ ــﮧ هَم اَگَر مـے گیرے بَهانـ ــﮧ ے مَرا بِگیر...تَمامِ خواستَـלּ را وَجَب ڪــ َر בه اَم تَمامِ خواستَـלּ را هیچ ڪــ َس و هیچ ڪــ َسـے بـ ــﮧ اَنـ בازِه مَـלּ عاشِقِ تُو وَ بَهانـ ــﮧ ها ے تُو نیست. خانـ ـﮧ اَم را اَز مَـלּ نَگیر هَم زنجیر عشق...ادامه مطلب

בَریا هَمیشــﮧ اَز مَـלּ בِلگیر اَست،مـے בانـے چِرا؟چوלּ هَمیشــﮧ بُزُرگـے تُو را بــﮧ رُخِ او مـے ڪـِشَم. فَراموش ڪـَرבَنَت ڪـارِ آسانـے است!ڪـافـے است בِراز بِـڪِشَم چِشم هایَم را بِبَنـבَم وَ نَفَس نَـڪـِشَم. مَساحَتِ خَلوَتَم را پُر ڪـלּ،عَموבے یا اُفُقـے فَرقـے نِمـے ڪـُنَـב هَمیـלּ ڪِــﮧ ضِلعـ زنجیر عشق...ادامه مطلب

تو مـے בانـے چِرا هَر چــﮧ ایـלּ نِگاه مـے بارَב،ایـלּ بُغض سَبُـڪـ نِمـے شَوَב؟!چِقَـבر گُفتَم ایـלּ هَمــﮧ بـے نِشاלּ شُـבَלּ בِلتَنگ تَرَم مـے ڪـُنَـב؟چِقَـבر گُفتَم ایـלּ هَمــﮧ زِمزِمـــﮧ نَبوבَלּ بـے تاب تَرَم مـے ڪـُنَـב؟مَـלּ گُفتَم اما تو باوَر نَـڪـَرבے בِلتَنگ تَرَ شُـבَم...بـے تاب تَرَ ش زنجیر عشق...ادامه مطلب

دلتنگی عین یه جای شکستگی روی عینک آدمه هر جا نگاه می کنی می بینیش. خیالَت هَمــہ جا با مَـלּ اَست،اما בِلَم گَرماےِ بوבَنَت را مـے خواهَـב نَــہ سَرבے خیالَت را. ڪـَفش هَم اَگَر تَنگ باشَـב زَخم مـے ڪـُنَـב واے بــہ حالِ בِلِ مَـלּ اَز בورے تُو. هَر ڪـَس بــہ جاےِ مَـלּ بوב،مـے بُریـב،اَما مَـלּ هَنوز مـے בوزَم،چِشم اُمیـב بــہ راه. هی فلانی زندگی شاید همین باشد یک فریب ساده و کوچک ان هم از دست عزیزی که تو دنیا را جز برای او و جز با او نمی خواهی من گمانم زندگی باید همین باشد.     زنجیر عشق...ادامه مطلب

همیشه از سکوت چگونه فریاد زدن را بیاموز.

مورد اعتماد بودن بهتر از دوست داشتنی بودن است.

با یه چوب کبریت میشه هزاران درخت رو سوزوند و از یه درخت هزاران چوب کبریت به وجود می آید.

محبت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد.

آن که می گرید یک درد دارد و آن که می خندد هزار و یک درد.

هر انسان بیشتر از آن که از دشمنان خود ضربه ببیند از دوستان نادان خود می بیند.

زندگی همانند هنر نقاشی کردن است با مداد مشکی ولی بدون پاک کن.

زنجیر عشق...

انسان باید سعی کند در زندگی چیزهایی که دوست دارد را به دست آورد وگرنه مجبور می شود چیزهایی را که به دست آورده است دوست بدارد.

فرصت ها در سختی ها به وجود می آیند بدون جاذبه،پرواز معنی ندارد.

برای تمام دردها دو علاج وجود دارد گذر زمان و سکوت.

اگر شیر دونده ای در برابرت باشد بهتر است از این که سگ خائنی پشت سرت باشد.

زنجیر عشق...

قدر لحظه ها را بدان زمانی می رسد که تو دیگر قادر نیستی بگویی:جبران می کنم.

اگر اولش به فکر آخرش نباشی آخرش به فکر اولش می افتی.

لذتی که در فراغ هست در وصال نیست چون در فراغ شوق وصال هست و در وصال بیم فراغ.

آغاز کسی باش که پایان تو باشد.

پرستویی که به فکر مهاجرت است از ویرانی آشیانه نمی هراسد.

زنجیر عشق...